دلمشغولی های من
سلام دوستای گلم خوبید همتون خیلی وقت بود که دلم هواتون رو کرده بود اما نمی رسیدم آپدیت کنم بلاگم رو اما امروز بعد از مدتی اومدم اونم با انجام یه کار خیلی فرهنگی اونم تحریف کمی تا قسمتی ابری داستان هیزم شکن صداق چوبک و یه انتهای فوق ... آره دیدم همه دارن تحریفش میکنن گفتم منم آخرش رو به سبک خودم تحریف کنم یه روز یه هیزم شکن وقتی توی جنگل داشت شاخه یه درخت رو قطع می کرد ، تبرش از دستش در رفت و افناد توی دریاچه کنارش... وقتی مرد داشت گریه می کرد ، فرشته ظاهر شد و پرسید: "چرا داری گریه می کنی؟"... مرد گفت که تبرش افتاده توی آب... فرشته رفت زیر آب و بعد با یه تبر طلا ظاهر شد و پرسید: "این تبر توئه؟"... مرد گفت: "نه"... بازم فرشته رفت و این بار با یه تبر آهنی برگشت و پرسید: "این تبر توئه؟"... مرد گفت: "آره ، خودشه" ... فرشته از راستگویی مرد خیلی خوشش اومد و هر سه تا تبر رو داد به مرد و مرد خوشحال برگشت خونه یه روز وقتی مرد هیزم شکن و زنش داشتند کنار اون دریاچه راه می رفتند ، زن هیزم شکن افتاد توی آب! ... مرد زد زیر گریه و فرشته ظاهر شد ... فرشته پرسید: "چرا داری گریه می کنی؟"... مرد گفت: "اوه فرشتهء مهربون! زنم افتاده توی آب!" .. فرشته رفت زیر آب و بعد همراه با جنیفر لوپز ظاهر شد! ... فرشته پرسید: "این زن توئه؟"... مرد گفت: "آره ، خودشه!" ... فرشته برزخی شد و داد زد: "ای حقه باز! این حقیقت نداره!" ... مرد جواب داد: "اوه منو ببخش فرشتهء من! یه سوء تفاهم پیش اومده... ببین ، اگه من در مورد جنیفر لوپز می گفتم نه ، تو دوباره می رفتی و با کاترین زتا جونز بر می گشتی! ... بعد من بازم می گفتم نه ، و تو باز می رفتی و این دفعه زنم رو می آوردی ... و وقتی من می گفتم آره خودشه ، تو هر سه تا رو می دادی به من!... ولی من مرد بدبختی هستم و از پس خرج و مخارج سه تا زن بر نمیام و نمی تونم از هر سه تا مراقبت کنم... همین یکی هم واسه هفت پشتم بسه! "... فرشته هم انقدر از این منطق و استدلال خوشش اومد که جنیفر رو دوباره انداخت توی آب و خودش رفت سالیان دراز با مرد زندگی کرد!!! ... نکته اخلاقی : سعی کنید اگر عاشق یه فرشته شدید حس حسادتش رو تحریک کنید البته این فرشته میتونه یه دخمل ناز و گوگولی باشه یا یه آقا پسر . ببخشید واسه پسرا چیزی نگفتم چون معمولا پسرا نه ناز هستن و نه گوگولی تا بعد ...
فرشته دوباره رفت زیر آب و این دفعه با یه تبر نقره ظاهر شد و پرسید: "این تبر توئه؟"... مرد گفت: "نه" ...
:قالبساز: :بهاربیست: |