سفارش تبلیغ
صبا ویژن


دلمشغولی های من

لطفا هالوژن اتاقت را شاعرانه کن ! دارم برایت نامه می نویسم :

آخرین باری که شنیدمت گفتی که درگیری... هم با خودت و هم با دیگران...

آه... یادم رفت...اما....

فرقی نمی کند که اول نامه سلام باشد یا خداحافظ.  وقتی هیچکدام برایت مهم نیست...

می خواستم بی خبر نباشی:

بعضی ها عجیب سرزنشم می کنند که هر چه تو سنگ می زنی من بیشتر می مانم...

از آخرین باری که شنیدمت می گفتم :

وقتی که میدانی دلی تا انتها در گرگ و میش وسوسه ی داشتنت ، مثل بادبادکی گره خورده

به درخت  گیر ، کرده است ، تو چرا درگیری ؟!

دخالت نیست !!! جسارت است !!!   اما شاید هم این بهانه های چکه چکه ، محض خاطر این

است که من لیاقتت را ندارم !!!

بگذریم....

دارم چیزهایی را برای خودم تکرار می کنم که تا بحال نشنیده ام !

دیگر ... دیگر هیچ ملالی نیست جز : نداشتنت  ، نخواستنت ، باختنت ، رفتنت ، نماندنت ،

با او  و هزاران اوی دیگر ، بودنت  ، بدون مکث پاسخ تلخ دادنت ....

و عشقی نیست جز عشق به رویای خیس مسیح بودنت... و خیال همیشه روشنت...


نوشته شده در پنج شنبه 87/7/25ساعت 11:18 عصر توسط ققنوس نظرات ( ) | |


:قالبساز: :بهاربیست:

کدهای جاوا وبلاگ

قالب وبلاگ